آیت‌الله محقق‌داماد با تأکید بر جاری بودن تفسیر قرآن در همه اعصار، بیان کرد: بطون قرآن را فقط مطهرون درک می‌کنند، اما درک ظاهری آن نیز میسر است و هرکسی به حد معرفت خود از این رودخانه آب برمی‌دارد. کسی یک پیاله و دیگری یک سبو برمی‌دارد و به قول حکیم سنایی: «عروس حضرت قرآن نقاب آن‌گه براندازد/ که دارالملک ایمان را مجرد بیند از غوغا».

به گزارش ایکنا، شب تفسیر معاصرانه قرآن کریم، شب گذشته، ۱۹ اردیبهشت، با سخنرانی سیدحسین نصر، فیلسوف سنت‌گرا و استاد دانشگاه جرج واشنگتن؛ آیت‌الله سیدمصطفی محقق‌داماد، مفسر قرآن؛ غلامرضا اعوانی، چهره ماندگار فلسفه؛ مصطفی ملکیان، پژوهشگر فلسفه و عرفان؛ منوچهر صدوقی‌سها، پژوهشگر و مدرس عرفان و فلسفه و ان‌شاالله رحمتی، عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی، برگزار شد. در ادامه متن سخنان آیت‌الله سیدمصطفی محقق‌داماد را می‌خوانید؛

در جریان تألیف کتاب تفسیر معاصر قرآن کریم بودم و در جریان یکی از سفرهایم به واشنگتن، استاد سیدحسین نصر به بنده گفتند که مدت‌هاست عده‌ای به من توصیه می‌کنند که ترجمه‌ای از قرآن ارائه کنم. برخی می‌گفتند که همه المیزان را به انگلیسی ترجمه کنیم و دکتر نصر گفتند که با این کار موافق نیستم؛ چون المیزان برای محیط غربی نوشته نشده است، اما اخیراً عده زیادی به من فشار آورده‌اند و روی آن فکر کردم. به خاطر دارم که گفتند پس از نماز صبح با قرآن استخاره و احساس کردم این وظیفه‌ به عهده من گذاشته شده است. فرمودند این تصمیم را گرفتم و بنا دارم این کار را بکنم.

ایشان گفتند که تصمیم گرفتم در این کتاب از ۴۰ تفسیر استفاده کنم، اما از آن مهم‌تر، یکسری مقاله در مورد قرآن لازم است و از من خواستند که در عنوان مکتب‌های فلسفی و کلامی که تحت تأثیر قرآن به وجود آمده‌اند، مقاله‌ای بنویسم. سپس گفتند بر ترجمه آیات‌الاحکام نظارت کنم تا اشتباهی در ترجمه رخ ندهد. من هر دو امر را پذیرفتم. ابتدا مقاله را نوشتم و تقدیم کردم و ایشان ترجمه زیبایی از آن مقاله کرده و در این کتاب آوردند، اما در بخش آیات‌الاحکام موردی را ارجاع نکردند که آیات را ببینم و الان هم نمی‌دانم مواردی هست که قابل نقد باشد یا خیر؛ چون بسیار آیات ظریفی است و بسیاری از مترجمان در ترجمه خود اشتباه کرده‌اند.

اکنون که کتاب منتشر شده کار عظیمی است و مشتمل بر پنج کار است؛ یک مقدمه‌ای را خود دکتر نصر نوشته‌اند. ایشان تصمیم گرفتند نقش سرویراستاری داشته باشند و از متخصصان اسلام‌شناسی درخواست کرده‌اند که هرکسی بخشی را به عهده بگیرد و ایشان نیز مقدمه بسیار محققانه‌ای را نوشته‌اند. در بخش ترجمه نیز درخشان ظاهر شده‌اند، اما به نظر بنده، ای کاش در ترجمه از الفاظ سنتی و قدیمی استفاده نمی‌شد، اما چون این کتاب متنی دینی است از این الفاظ استفاده کرده‌اند.
خلاصه ۴۰ تفسیر قرآن

کار دیگر غیر از مقدمه و ترجمه، تفسیر است که تفسیر بسیار مهمی، ملخص از ۴۰ تفسیر را ارائه کرده‌اند و همه را نیز به همراه ارجاعات آورده‌اند. کار چهارم، مقالات است که غیر از بنده از نویسندگان معتبر جهانی مقاله خواستند. کار پنجم این است که ایشان همه را ویرایش کرده‌اند؛ یعنی مقالاتی را که به عربی نوشته شده بود ترجمه کردند یا ویرایش. نقش سرویراستاری ایشان ارزنده و قابل تقدیر است.

این کتاب مستطاب به دست مترجم بسیار خوبی هم ترجمه شده است که آثار زیادی را ترجمه کرده‌اند. همچنین مهم‌ترین جایگاه انتشار کتاب غرب است؛ چون زادگاه آن غرب است و با ذائقه غربی تألیف شده و ذائقه غربی با ذائقه شرقی از نظر تألیفات متفاوت است و شاید یک تألیف غربی را ذائقه شرقی نپسندد و برعکس. این کتاب به صورتی نوشته شده که در محیط غربی کاملاً مطلوب است. در ترجمه فارسی به نحوی عمل شده که ذائقه شرقیان و فارسی‌زبانان از آن استقبال کنند. بنابراین جای آن در زمان ما خالی بود. انسان باید کاری کند که انجام آن در زمان خودش خالی باشد و این کار بسیار مهمی است.
معنای ازلی و ابدی بودن قرآن

بنابراین اینکه بیایند همه المیزان و یا مجمع را ترجمه کنند جایی در غرب باز نمی‌کند؛ چون اولا به سبکی نوشته شده که در مورد کتب مقدس دیگر نیز مانند همین کار منتشر شده است؛ یعنی به سبک‌هایی که در مورد آن کتب تألیف شده، در مورد قرآن نیز این تألیف صورت گرفته است. البته نام ترجمه را تفسیر معاصرانه گذاشته‌اند. چهارده قرن قبل، قرآن بر قلب پیامبر(ص) نازل و از زبان رسول خدا(ص) به انسان خطاب شد. از آن روز تا به حال «هرکسی از ظن خود شد یار من/ از درون من نجست اسرار من»، هرکسی شروع به تفسیر قرآن کرد و نمی‌توان گفت در این نقطه باید تفسیر بایستد. قرآن آبی جاری است و در رودخانه تاریخ الی‌الابد جاری و معنای ازلی و ابدی بودن قرآن همین است.

قرآن برای همه انسان‌ها نازل شده؛ یعنی ازلی و ابدی و فرازمانی است. حال آنکه هر کتابی که انسان می‌نویسد مخصوص زمانش است و چند سالی که می‌گذرد کهنه می‌شود و کتابی که فرازمانی و فرامکانی است، در بستر تاریخ تفسیر می‌شود، نه‌اینکه معانی مختلفی دارد، بلکه از ابتدا معنایی دارد ولی به تصریح قرآن آن معانی را جز مطهرون لمس نمی‌کنند. فرمود: «لَا یَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ»؛ یعنی آن معنایی که در معنای واقعی هست برای کسانی میسر است که مطهر باشند. مطهر؛ یعنی ائمه(ع)؛ لذا بطون قرآن را فقط مطهرون درک می‌کنند، اما درک ظاهری آن نیز میسر است و هرکسی به حد معرفت خود از این رودخانه آب برمی‌دارد. کسی یک پیاله و کس دیگری یک سبو برمی‌دارد. به قول حکیم سنایی: «عروس حضرت قرآن نقاب آنگه براندازد/ که دارالملک ایمان را مجرد بیند از غوغا». این قرآن در بستر تاریخ تفسیر شده است و تفسیر هیچ وقت تمام نمی‌شود و معاصرانه یعنی به نظر این آقایان برای این عصر بهترین تفسیر است.