آیتالله محققداماد ضمن اشاره به اینکه اشتباه قوم حضرت ابراهیم این بود که به تقلید از پیشینیان خود بتپرستی میکردند تصریح کرد: اینکه ایمانمان ما را تربیت نمیکند چون این ایمانها تقلیدی است و مثل همان قوم ابراهیم از روی شنیدن این و آن ایمان آوردیم.
به گزارش ایکنا، جلسه تفسیر قرآن کریم آیتالله سیدمصطفی محقق داماد در ۳ فروردینماه ۱۴۰۲ در فضای مجازی برگزار شد که گزیده آن را در ادامه میخوانید؛
«رَبِّ هَبْ لِی حُکْمًا وَأَلْحِقْنِی بِالصَّالِحِینَ وَاجْعَلْ لِی لِسَانَ صِدْقٍ فِی الْآخِرِینَ وَاجْعَلْنِی مِنْ وَرَثَهِ جَنَّهِ النَّعِیمِ وَاغْفِرْ لِأَبِی إِنَّهُ کَانَ مِنَ الضَّالِّینَ وَلَا تُخْزِنِی یَوْمَ یُبْعَثُونَ»
دعایی که تلاوت کردم در سوره مبارکه شعرا است. این آیات و این دعاها بعد از مذاکرهای است که ابراهیم با پدرش داشته است. بعد از یک مذاکرهای که ابراهیم با پدرش راجع به توحید و یکتاپرستی میکند و پدرش او را منع میکند و حتی او را تهدید میکند، حضرت ابراهیم که منادی توحید است از خداوند متعال چند امر را درخواست میکند. حضرت ابراهیم شش خواسته را پی در پی از درگاه حق متعال درخواست میکند. اولین درخواست این است که «رَبِّ هَبْ لِی حُکْمًا»، دوم «وَأَلْحِقْنِی بِالصَّالِحِینَ»، سوم «وَاجْعَلْ لِی لِسَانَ صِدْقٍ فِی الْآخِرِینَ»، چهارم «وَاجْعَلْنِی مِنْ وَرَثَهِ جَنَّهِ النَّعِیمِ»، پنجم «وَاغْفِرْ لِأَبِی إِنَّهُ کَانَ مِنَ الضَّالِّینَ» و ششم «وَلَا تُخْزِنِی یَوْمَ یُبْعَثُونَ».
خواسته اول به معنای این است که خدایا از درگاه خودت به من حکم عنایت کن. حکم همان حکمت است. حکمت از سوی خداوند نصیب افراد خاصی میشود، نه نصیب همه. قرآن به صراحت میفرماید خدا به هر که بخواهد حکمت میدهد و کسی که خداوند به او حکمت عنایت کند، خیر کثیر به او عنایت شده است. حضرت ابراهیم در اینجا از خداوند میخواهد جزء کسانی باشند که خداوند به آنها حکمت عنایت میکند.
حکمت، خیر کثیر است
حکمت الهی در قرآن یکی از چیزهایی است که انبیای الهی واجد هستند و آن را بعضی دیگر از انبیا به مردم تعلیم میدهند. از دعاهایی که حضرت ابراهیم برای فرزندش اسماعیل میکند این است خدایا از نسل اسماعیل کسی را مبعوث کند که دارای حکمت و کتاب باشد و آن را به مردم تعلیم کند. همین مطلب درباره پیامبر اسلام که از فرزندان اسماعیل است آمده است «لَقَد مَنَّ اللَّهُ عَلَى المُؤمِنینَ إِذ بَعَثَ فیهِم رَسولًا مِن أَنفُسِهِم یَتلو عَلَیهِم آیاتِهِ وَیُزَکّیهِم وَیُعَلِّمُهُمُ الکِتابَ وَالحِکمَهَ». ما چقدر نعمت بزرگی داریم که خداوند که برای هیچ نعمتی بر بندگان منت نگذاشته است میفرماید خدا بر مومنین منت گذاشت و در میان آنها پیامبری برگزید که آیات خدا را برای مردم تلاوت کند و آنها را تزکیه دهد و قرآن و حکمت را به آنها یاد بدهد.
این حکمت همان حکمتی است که در آیه مورد بحث ما آمده است. حکمت لغتی است که در قرآن بسیار مورد توجه خداوند است. حکمت الهی یعنی حکمتی که از ناحیه خدا به انسان داده شود. برخی افراد از طریق درس خواندن به حکمت میرسند ولی حکمتی که از ناحیه خدا عنایت میشود چیز دیگری است. این افراد کسانی هستند که با تابش نور الهی به دلشان دارای دانش و خرد میشوند و عقلانیت و اندیشه در آنها به وجود میآید. این دانش با درس خواندن حاصل نمیشود بلکه با هبه الهی حاصل میشود.
پدر ابراهیم موحد بود
در اصطلاح رایج مردم، به هر ابلاغی حکم گفته میشود ولی حکم در این آیه حکمتی است که انسان از درون قلبش پیدا میکند. ابراهیم کسی است که در میان قومی بتپرست بزرگ شده بود. پدرش بر اساس روایات اهل بیت(ع) موحد بوده است و پدری که در این آیات ذکر شده است رئیس قبیله ابراهیم است. قرآن میفرماید: «إِذْ قَالَ لِأَبِیهِ وَقَوْمِهِ مَا تَعْبُدُونَ». انسان باید چیزی را بپرستد که نسبت به آن معرفت داشته باشد و در درجه اول انسان باید معبود را بشناسد. آنها در جواب گفتند ما بتهایی را عبادت میکنیم و دائما در مقابل آن کرنش میکنیم: «قَالُوا نَعْبُدُ أَصْنَامًا فَنَظَلُّ لَهَا عَاکِفِینَ».
ابراهیم جایی درس نخوانده بود، مدرسه نرفته بود ولی از حکمتی که خداوند در قلبش عنایت کرده است بهرهمند بود. به همین سبب در ادامه میفرماید: «قَالَ هَلْ یَسْمَعُونَکُمْ إِذْ تَدْعُونَ أَوْ یَنْفَعُونَکُمْ أَوْ یَضُرُّونَ» یعنی شما با اصنامتان گفتوگو میکنید و آنها را میپرستید. آیا آنها صدای شما را میشنوند؟ نفعی به شما میرسانند؟ ضرری به شما میرسانند؟ در اینجا وقتی ابراهیم این سوالات را مطرح میکند قومش پاسخ میدهند ما بر اساس معرفت عبادت نمیکنیم بلکه بر اساس تقلید عبادت میکنیم: «قَالُوا بَلْ وَجَدْنَا آبَاءَنَا کَذَلِکَ یَفْعَلُونَ».
شما اگر سوال شرعی فقهی داشته باشید میتوانید تقلید کنید ولی خداشناسی را باید انسان درک کند. اعتقادات را باید از روی معرفت و درک که رتبهای از حکمت است کسب کرد. هر کس از روی دقت و فکر و اندیشه به مطلبی برسد آن اطمینانی که در قلبش ایجاد میشود نوعی حکمت است. اشتباه قومی که ابراهیم با آنها سخن میگوید همین بود که از روی تقلید بتها را عبادت میکردند.
اینکه ایمانمان ما را تربیت نمیکند چون این ایمانها تقلیدی است و از روی شنیدن این و آن ایمان آوردیم مثل همان قوم ابراهیم. حضرت ابراهیم در پاسخ قوم خود گفت شما باید کسی که عبادت میکنید را بشناسید ولی شما نمیشناسید و از روی گفتههای پیشینیان عبادت میکنید. بعد شروع میکند خدای خودش را معرفی میکند. در جلسه آینده عرض میکنم که ابراهیم چگونه خدا را معرفی میکند. این آیات به ما نشان میدهد که با همین چند نکتهای که ابراهیم میگوید میتوان خداپرست شد و نیاز به براهین فلسفی نیست.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگو شرکت کنید؟نظری بدهید!