بسم الله الرحمن الرحیم
ستاره ای بدرخشید و ماه مجلس شد دل رمیده مارا انیس و مونس شد
نگار من که به مکتب نرفت و خط ننوشت به غمزه مسئله آموزصد مدرس شد
خانمها، آقایان، خدمتگزاران ملت ایران، ماه ربیع الاول و ربیع المولود، میلاد مسعود رسول الله(ص) را خدمتتان تبریک عرض میکنم امیدوارم که ماه شادی و سعادت کشورمان باشد.
فکر می کنم تمام سرورانی که در جلسه تشریف دارید نام ابنخلدون را شنیدهاید. ابن خلدون که دانشمند جامعه شناس قرن چهارده میلادی یعنی هشتم هجری است، دنیای غرب او را پدر جامعه شناسی دانسته و در دانشگاههای پیشرفته امروز کرسیهایی به نام “کرسی ابن خلدون” وجود دارد که من مکرراً مهمان این کرسی های جهانی بودهام، این مرد می گوید معجزه پیغمبر اسلام(ص) فقط قرآن مجید نیست لابد شما فکر می کنید می خواهد بگوید مثلا شق القمر است ،نه! ایشان می گوید که معجزه پیغمر قدرتی بود که توانست اقوام مختلف که بینشان عداوت و خونریزی بود در مدت کوتاهی وفاق ایجاد کند تا به سر حد برادری برساند این یک اعجاز است.
فُضَلا سوال من این است که پیغمبر(ص) چگونه توانست این کار را بکند؟ آن راز موفقیت ایشان چه بود؟منکر نیستیم آن قدرت متافیزیکی و الهی و عنایات پروردگار همگی درست است.اما روی حساب طبیعی هم که بخواهیم حساب کنیم چه بوده است؟ فُضَلا به نظر بنده و تا حد اطلاعات بنده امروز در پاسخ این سوال غربیها بهتر کار کردهاند تا ما مسلمانان و به این سوال پاسخ دادهاند.چه رازی بوده که ایشان توانسته این جزیره العرب پر از خون و عداوت و تخاصم و تنازع را به برادری تبدیل کند؟ بحث خیلی مفصل است و بنده میخواهم کوتاه صحبت کنم.
یکی از نویسندگان منصف غربی که یک اقتصاددان،تاریخ دان،اسلام شناسِ بانکدار است؛ یک آلمانی به نام بندیکت کُهلِر نوشته است عامل موفقیت پیغمبر اسلام طرح اقتصادی ایشان بوده است، خیلی عجیبه! ایشان می نویسد که :
وقتی پیغمبر آمد مدینه قبل از تشکیل حکومت و دولت،زیربنا برای تشکیل حکومت واحد، دو نهاد را پشتیبانی کرد.یکی نهاد مسجد به عنوان مرکز مذاکره،مرکز عبادت در کنارش مرکز مذاکره،مرکز اجتماع و گفت و گو،نظریه پردازی؛ دوم نهاد بازار.
جالب است که این مرد می نویسد که :
منظور از نهاد مسجد یعنی نه یک ساختمان بلکه نهادی که در آن روزی چند طرح علمی گفته می شود، نظریه پردازی آزاد انجام می شود و منظور از بازار درست است که یک خیمه بود ولی منظور بُعدِ فیزیکی و محلی نبود، بحثهای مهم طرح اقتصادی در آن مطرح می شد. بازار آزاد بدون هیچ گونه تحمیل ازبالا، آزادی کامل اقتصادی و از همه مهم تر مبارزه با ربا و جانشین کردن به جای ربا، عقدی به نام مضاربه.
می گوید در جامعه آن روز اقتصاد بر اساس ربا بود یک عده پول دار ربا میخوردند و یک عده مردم کار می کردند و پول هایشان را میدادند به اینها، پیغمبر اسلام آمد طرح مبارزه را ابداع کرد. آغاز نظریه مضاربه که ریسک را صاحب سرمایه تحمل میکند کاریست که پیغمبر اسلام کرده و ایشان می نویسد (از یک منبع معتبر) این نظریه از طریق ونیز ایتالیا (حتماً دوستانی که امروز تشریف داشتند جناب آقای دکتر… و دیگران ونیز را دیده اید) در ایتالیا شهری است به نام ونیز که همه خیابانها آب است، تمام این خیابانها آب کوچهها آّب که با کشتی رفت و آمد می کنند، این شهری بود که تجار مسلمان کاروان های تجاری آسیا را به اروپا از این طریق متصل کردهاند و از ونیز وارد اروپا شدهاند مدیریت سرمایه گذاری دو هزار و پانصد نفر شریک در یک کاروان تجاری را پیغمبر اسلام تنظیم کرد. گفت ریسکش را بپذیرید در سود و زیان صاحب سرمایه شریک باشد نه فقط ربا. چقدر هم یهودیها بدشان آمد تمام دشمنی یهودیها با پیغمبر اسلام سر همین منع ربا بود.که در قرآن آمده “ذَلِکَ بِأَنَّهُمْ قَالُوا إِنَّمَا الْبَیْعُ مِثْلُ الرِّبَا وَأَحَلَّ اللَّهُ الْبَیْعَ وَحَرَّمَ الرِّبَا” بیع و ربا چه فرقی می کند؟ که این آقا آمده میگه بیع کنید، ربا نکنید! مضاربه کنید ربا نکنید! “الَّذِینَ یَأْکُلُونَ الرِّبَا لَا یَقُومُونَ إِلَّا کَمَا یَقُومُ الَّذِی یَتَخَبَّطُهُ الشَّیْطَانُ مِنَ الْمَسِّ ذَلِکَ بِأَنَّهُمْ قَالُوا إِنَّمَا الْبَیْعُ مِثْلُ الرِّبَا وَأَحَلَّ اللَّهُ الْبَیْعَ وَحَرَّمَ الرِّبَا” به نحو اعتراض این جمله را بیان میکنند میگوید وقتی که جامعه دید مضاربه به نفعش است، همه به نان رسیدند، فقرا فقرشان دارد کمکم برطرف میشود، هر کسی دوتا شتر هم دارد می تواند شرکت کند در تجارت کشور سهام دار بشود با دوتا شتر،با یک شتر. مثل الان که یک تریلی یا دوتا دارد یک کاروان تجاری دو هزار و پانصد تریلی حمل جنس می کردند از آسیا به اروپا و پیغمبر فقر را با همین کار برطرف کرد. عامل وحدتی که باعث شد همه به آن جذب شوند اول این بود که شکمها سیر شود. جناب ریاست بانک مرکزی من خطاب به حضرت عالی میگم آقای دکتر همتی که تشریف بردند، فکر نان مردم باشید! شکم گرسنه ایمان ندارد! به صراحت ]میگویم[ عجب مثل حکیمانه ایست که هرچه داد بزنی از دین، با شکم گرسنه که نمیتوانی حرف بزنی و بهترین راه تئوریهای علمی، نظریه علمی در اقتصاد اسلامیست.
شعار اقتصاد اسلامی دست نامرئی در تعیین قیمت هاست، این شعار پیغمبر اسلام است که بازار قیمتش را خدا معین می کند هزار سال قبل از آدام اسمیت پیغمبراسلام گفت قیمت را در بازار خدا تعیین میکند. این آقا آمده میگوید دست نامرئی (همان تعبیر پیغمبر) حقوق رقابتی، آزادی، اقتصاد آزاد، بازار آزاد،مثل کوه پیغمبر اسلام پشت این تئوری ایستاد آن وقت خیال می کردند خلاف عدالت است عدهای هم شعار دادند علیه پیغمبر اسلام که خلاف عدالت است که قیمت می رود بالا ]اما پیغمبر[ ایستاد گفت من قیمت را معین نمی کنم، خدا معین می کند.
ممکن است افرادی در این جلسه حضور داشته باشند (روی سر بنده ]جا دارند[) با من مخالف باشند با این تئوری مخالف باشند اما من حاضرم در مورد آنچه که می فهمم گفت و گو کنم. تجربه نشان داد چهل و پنج سال در ایران تفکرات چپ که ویران کرد اقتصاد ایران را و از مغول بیشتر ضربه زد. وَلَا تُؤْتُوا السُّفَهَاءَ أَمْوَالَکُمُ الَّتِی جَعَلَ اللَّهُ لَکُمْ قِیَامًا؛ مال ملت قوام ملت است، پول ملت قوام ملت است، سرمایه ملت مثل خون رگ ملت است اگر بدهیم به دست افراد نابخردِ ناتوان که قرآن تعبیر میکند به سُفَها (معجزه ادبی قرآن اینجاست) اختیار مالتان را به سفیهان ندهید برای اداره ]کشور[ اگر نفت می فروشید پول نفت را به دست سفیهان ندهید اگر در بانک پول دارید به دست سفیهانِ ناواردِ بی سواد ندهید، به دست متخصصان، خردمندان، عاقلان و امینان بسپارید تا فقرتان برطرف شود.
سه قرن بیشتر نگذشت از نهضت پیغمبر اسلام(ص) که میگشتند زکات را به چه کسی بدهند، فقیر ]در جامعه[ نبود، کدام فقر؟ فقری که روز اول قیام، ببینید پیغمبر اسلام با چه فقری روبرو بود.
آقا ببینید مشکل کجاست؟ کشور ما مشکلش چیست؟
بیشتر از این عرضی نمی کنم والسلام علیکم.
*متن فوق از فایل سخنرانی آیت الله محقق داماد در بانک مرکزی ج.ا.ا مورخ ۱۴۰۳/۶/۲۰ استخراج شده است.