یکی دیگر از حقوقدانان نامداری که در عصر روشنگری مغرب زمین موثر بود جرمی بنتام متولد ۱۷۴۸میلادی است.
 
پدرش یک حقوقدانی بود که به شغل وکالت دعاوی مشغول بود و از این رهگدر ثروت زیادی را به دست آورده بود. جرمی بنتام بسیار باهوش بود ولذا توانست درسن  ۱۲ سالگی به دانشکده حقوق دانشگاه اکسفورد واردشود ولی برخی نوشته‌اند که از درس‌های حقوق آن دانشکده بخصوص تدریس ویلیام بلکستون، قاضی معروف چندان راضی نبود.
 
در سن ۲۱ سالگی موفق شد که ردای وکالت دعاوی را به تن کند ولی عملاً نظریه پردازی در حقوق را بر وکالت ترجیح داد. جرمی بنتام به موسس مکتب اصالت لذت یا سودمندی ( Utilitarianism) شهرت دارد.  خلاصه این مکتب این است که هر عملی که انجام می‌پذیرد باید در آن سود و فایده را جست. البته او معنای سود و فایده را در لذت می‌دید هر آنچه که لذت‌بخش باشد سودمند است. ولی البته لذت گرایی بنتام به معنای هوسرانی نبود می‌گفت لذت تنها لذتهای مادی جسمانی مثل عذا خوردن و نوشیدن و رابطه جنسی نیست بلکه لذات معنوی مثل مهربانی با حیوانات و حتی باور به عشق الهی را شامل میشود.
 
بد نیست در اینجا به این نکته اشاره کنم که مکتبی را که درقرن ۱۸ میلادی بنتام مطرح کرد قابل مقایسه با نظریه‌ایست که ابن‌سینا در قرن پنجم اسلامی مطرح کرده بود. ابن‌سینا درکتاب معروفش الإشارات والتنبیهات، نمط هشتم را فی البهجه والسعاده عنوان داده است . وی به جای لذت، بهجت آورده و هر دو کلمه را معنا کرده که من دراینجا نمی‌خواهم همه آن مباحث را مطرح کنم. شما می‌توانید به درس‌های صوتی إشارات ما مراجعه فرمایید.
 
به هرحال بنتام معتقد است که از میان امکانات مختلفی که در هر مورد در برابر ما وجود دارد، باید آن امکان را برگزینیم که بیشترین سعادت یا لذت را برای بیشترین تعداد از افراد مهیا می‌سازد:
 
«غایت و هدف یک قانونگذار باید سعادت مردم باشد، در امور قانونگذاری، اصل راهنما باید سودمندی همگان باشد.اما برای اینکه این اصل را با کارایی کامل اجرا کنیم، سه شرط باید رعایت شود. نخست آنکه، باید مفهوم مشخص و دقیقی برای واژه سودمندی قائل شویم. دوم آنکه باید حاکمیت عالی و تقسیم ناپذیر این اصل را با نفی مطلق هر اصل دیگر، اعلام کنیم و در اجرای این اصل نیز هیچ استثنایی را در هیچ مورد قائل نشویم. سوم اینکه باید نوعی روش محاسبه یا «حساب اخلاقی» را کشف کنیم که به وسیله آن بتوانیم به نتایجی یکسان برسیم.»
 
او درسال ۱۸۱۷کتابی منتشر کرد تحت عنوان اصلاح مجلس. دراین کتاب از قانون اساسی موجود در انگلستان انتقاد کرد که این قانون پرده‌ایست برای پنهان کردن دسیسه ثروتمندان علیه فقرا. لذا أولاً باید دولت از کلیسا جدا شود و به تعبیر دیگر دین از سیاست جدا شود و ثانیاً نظام سلطنت و مجلس اعیان برچیده شود ومجالس سه گانه با رأی عموم انتخاب شود.
 
تا زمان بنتام دانشجویان برای ورود در دانشگاه تحت گزینش شدید دینی قرار می‌گرفتند ولی بنتام با همراهی گروهی از رادیکال‌های هم فکرش دانشگاه کالج لندن را بنیان گذاری کردند. این دانشگاه اولین دانشگاهی بود که دانشحویان بدون گزینش دینی پذیرفته می شدند.
وی وصیت کرد که بقایای بدنش را با پوشاندن لباس وسر مومیایی درآنجا نگاهداری کنند وتا امرز هم باقی است.
 
 درتکریم از زحمات او دوهفته قبل از وفاتش لایحه ای به مجلس رفت وبه تصویب رسید که از منویات او بود و به موجب آن واجدان شرایط رأی دادن در انتخابات پارلمان افزایش یافت.


0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگو شرکت کنید؟
نظری بدهید!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *