نتایج حاصله و ثمرات  تلاشهای روشنگران در عصر روشنگری اروپا بسیار است ‌ولی میراث عمده و بسیار مهم روشنگری که از بزرگترین اهداف متفکران آن عصر بوده دوجیز است : یکی میراث دینی و دیگری میراث اخلاقی است. میراث دینی عصر روشنگری عبارت است از تولرانس دینی(Religious Tolerance)  که به فارسی تسامح،‌ تساهل، ‌تحمل، مدارا و بردباری دینی مقابل با تعصب دینی ترجمه می شود. البته برای این مفهوم، دو تعریف توسط دو فیلسوف آن عصر ارایه شده است. ولتر میگفت آزادی دینی به معنای حق عمل به مناسک دینی برای پیروان ادیان در جمع و حق تغییر دین برای هر شخص است.
 
آنچه در اعلامیه جهانی حقوق بشر سازمان ملل متحد آمده با تعریف ولتر از تسامح وتساهل منطبق است . در ماده ۱۸ اعلامیه حقوق بشر تصریح دارد:
 
« هرکس از آزادی اندیشه، ‌وجدان و مذهب برخوردار است، ‌این حق مشتمل است بر تغییر مذهب و عقیده و نیز آزادی اظهار مذهب و عقیده، در تعلیم و عمل و عبادت و اجرای مراسم چه در تنهایی و چه در همراهی با دیگران، ‌درجمع یا خلوت»
 
شورای دوم واتیکان کلیسای رم هم در اعلامیه خود در همین راستا اعلام کرد:
«شخصِ انسان حق آزادی دین دارد، این آزادی به این معناست که همه انسانها باید مصون باشند از اعمال زور و اجبار از طرف افراد یا گروههای اجتماعی یا هر قدرت بشری، ‌به نحوی که هیچ کس مجبور نباشد بر خلاف باورهای خود مرتکب عملی بشود، ‌چه در خفا و چه در ملأعام، چه به تنهایی و چه به همراه دیگران و تحت هر شرایطی»
 
این بیان دقیقاً همان بود که ولتر می گفت. در این تعریف هر دسته از پیروان ادیان خود را بر حق می داند ولی در عین حال دیگری را تحمل می کند هر چند که او را ناحق میداند ولی توماس پین اصرار بر آزادی برداشتهای دینی و در نتیجه تنوع ادیان و حقوق برابر آنها داشت.
 
پین در کتابش ، حقوق بشر، از یک مثال ساده استفاده می‌کند. او خانواده بزرگی را تصور می‌کند که کودکان دارند تولد پدرشان را جشن می‌گیرند. هرکدام به نوعی برای پدر ابراز محبت می‌کنند، برخی که سنشان بیشتر است با تقدیم صنایعی که خلاقیتشان اقتضا کرده در قالب نثر و یا شعر وغیره اما کودک کوچکتر که نتوانسته از این نوع کارها بکند، در میان باغ و یا مزرعه گشته و پرسه زده و زیباترین گلی که به نظرش رسیده می‌چیند که برای پدر تقدیم کند، ‌با آنکه ممکن است آنچه چیده علف هرزه‌ای بیشتر نباشد، اما پدر به یقین از این نوع تنوع بیشتر خوشنود می‌شود  تا اینکه بچه‌ها یک جور و هماهنگ عمل کنند و اگر پدر بعد از این جشن پی ببرد که فرزندانش میانشان بهم خورده و به سر و کله هم زده‌اند بر سر اینکه هرکدام هدیه خود را از همه بهتر میدانسته است. پین پس از آوردن این تمثیل می گوید:
«چراچنین نیندیشیم که پدر بلند مرتبه همه(یعنی خدای جهان، ‌این تعبیر درمسیحیت رایج است) ، از تنوع در پرستش بیشتر خوشنود است و چرا نپذیریم که بزرگترین گناه ما این است که بخواهیم به سبب این تنوع به کسی آزار و آسیب برسانیم و روزگار را بر یکدیگر تیره وتار سازیم»(پین/Right of Man .324)
 
ملاحظه می کنید که تساهلی که در اعلامیه شورای کلیسا آمده بود با نظر ولتر منطبق بود و نه با تعریف پین، زیرا کلیسا همواره تاکید داشت که فقط یک حقیقت وجود دارد و دغدغه کلیسا حفاظت از پیروان آن اعتقاد است ولی این را هم بیان میداشت که مصونیت از زور و اجبار باید شامل کسانی هم بشود که دچار گمراهی مذهبی هستند و هیچ کس مجبور نیست بر خلاف اراده‌اش به ایمان مسیحی روی آورد.
 
باید توجه داشته باشیم که همین مقدار نرمش کلیسا در سایه آموزه‌های متفکران روشنگری، نسبت به ورود در مسیحیت بود که اجبار را برداشتند ولی از نظر تاریخی در خروج از مسیحیت کماکان آزار و شکنجه وجود داشت که البته امروز پس از پیوستن کشورها به اعلامیه جهانی حقوق بشر، در هیچ فرقه‌ای از مسیحیت نه  اجبار بر ورود به دین  وجود دارد و نه مجازات برای خروج از دین.  


0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگو شرکت کنید؟
نظری بدهید!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *